پس از چند دقیقه، دکتر میآید؛ چهرهاش هیچ شباهتی به چهره یک فرد
خانهنشین ندارد؛ چند دقیقهای از شرایط کنونی میگوید؛ بارها تاکید میکند
که "آمدهایم، خاکریز حضرت آقا باشیم"؛ اما جملهای که هنوز هم بعد از
گذشت یک هفته، با صدای دکتر در ذهنم تکرار میشود، این بود که
احمدینژاد گفت "هدف آنها این است که خاکریز را بزنند و بعد از
ریختن خاکریز، به سراغ حضرت آقا بروند ولی بنده کوتاه نخواهم آمد.
آفتاب: یکی از وبلاگنویسان نزدیک به احمدینژاد نوشته است:
شنبه هفته گذشته وقتی شنیدیم دکتر احمدینژاد در محل کار خود
حاضر نشده است، به اتفاق چند نفر دیگر از دوستان به دیدار دکتر
رفتیم. با توجه به شرایط جامعه و برای آنکه موجب التهاب نشویم،
از آن روز تاکنون درباره آن جلسه نه چیزی نوشتم و نه در جمعی
درباره محتویات این جلسه سخن گفتم؛ دستور آقا این بود که جامعه
در آرامش باشد و در راستای منویات مولایم، حتی هرکس پرسید
"آیا راست است که دکتر سرکار نرفته است؟"، به مزاح جواب دادم
"تاکنون مگر دکتر "سرکاررفته است" که این، بار دومش باشد"؛
وقتی دوستان با کنجکاویی بیشتر، سوال می کردند "منظورمان
پاستور و نهاد ریاست جمهوری است؛ رفته یا نه؟" جواب
می دادم "همین چند روز پیش، به اتفاق برخی از دوستان در
پاستور خدمت دکتر رسیدیم"؛ دروغ نمی گفتم چون منزل آقای
رییسجمهور در مجموعه نهاد ریاست جمهوری در خیابان پاستور
است؛ درست همان خانهای که در زمان ریاستجمهوری حضرت
آقا، منزل معظم له بود و ظاهرا بعد از ریاستجمهوری ایشان، به
مجموعه آشپزخانه نهاد ریاستجمهوری اضافه شده بود ولی وقتی
دکتر احمدی نژاد رییسجمهور شد و دستور آمد که باید در
مجموعه ای باشند که از لحاظ امنیتی تامین باشد، دکتر تصمیم
گرفت خانواده اش در این خانه مستقر شوند؛ خانهای که هنوز هم بوی
حضرت آقا را می دهد.
خلاصه با توجه به منویات حضرت آقا، نمیخواستم درباره
خانه نشینی "مالک" سخنی بنویسم اما جریان اقتدارگرا برای آنکه
در ظاهر از دستور رهبر معظم انقلاب تبعیت کرده باشد ولی
در باطن اهداف خود را پیگیری نماید، روزهای 5شنبه و جمعه
با ارسال شعرهای خاص توهین آمیز(!) در قالب پیامک، سعی
کرد به حزباللهیها نشان دهد، احمدینژاد مقابل حضرت آقا
ایستاده است؛ برای همین تصمیم گرفتم بخشی از صحبتهای
روز شنبه دکتر احمدینژاد را منتشر کنم. با دوستان در این زمینه
مشورت کردم و نتیجه نهایی این شد که بر اساس استخاره عمل کنیم.
جواب استخاره، آیه 1 سوره فتح بود "انّا فتحنا لک فتحا مبینا"؛
پس در نوشتن این مطلب مُصرتر شدم.
اما در دیدار روز شنبه هفته گذشته ما با دکتر احمدینژاد چه گذشت؟
وقتی به خانه دکتر میرسیم، به سمت طبقه بالا راهنمایی میشویم.
در یکی از اتاقها، چند صندلی ساده چیدهاند؛ قسمت بالای اتاق
هم عکسی از حضرت آقا قرارگرفته که روی آن آیه مبارکه "یا ایها الذین
آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولیالامر منکم" نقش بسته است.
پس از چند دقیقه، دکتر میآید؛ چهرهاش هیچ شباهتی به چهره یک
فرد خانهنشین ندارد؛ چند دقیقهای از شرایط کنونی میگوید؛ بارها
تاکید میکند که "آمدهایم، خاکریز حضرت آقا باشیم"؛ اما جملهای که
هنوز هم بعد از گذشت یک هفته، با صدای دکتر در ذهنم تکرار
میشود، این بود که احمدینژاد گفت "هدف آنها این است که خاکریز
را بزنند و بعد از ریختن خاکریز، به سراغ حضرت آقا بروند ولی بنده
کوتاه نخواهم آمد، چون اینجا بحث "احمدینژاد" نیست بلکه هدف نهایی
آنها، خود آقا است".
آری! دکتر در جلسه شنبه، از لایههای دست چندم "آقای پشت صحنه و
بازیگردان اصلی" سخن میگفت که کم کم، چهره واقعی این
افراد برای مردم روشنتر خواهد شد؛ همانهایی که اکنون به نام "دفاع از علی"
میخواهند "خاکریز و مالک علی" را بزنند ولی این بار ظاهرا
"روز گفتن ناگفتههای احمدینژاد" فرارسیده است و دکتر تصمیم دارد
در یک "برنامه زنده تلویزیونی" اسنادی درباره توطئهها و مفاسد گذشته
و همچنین برنامههای آینده این گروه که مدتها است برای تامین منافع
خود، آرامش را از مردم گرفتهاند، ارائه دهد که انشاالله "رسانه ملی"
هم همکاری خواهد کرد.
مطمئن باشید بحث بر سر "وزیر اطلاعات" نیست بلکه بر سر جریان
"مخالف دیروز و حامی امروز(البته ظاهرا) مصلحی" است که
موضوع اخیر را وسیلهای برای زدن "مالک اشتر علی" قرار داد
و آینده ثابت خواهد کرد که همین افراد قدرتطلب، به مصلحی که رییس
جمهور ولایی برای آینده وی نیز برنامه داشت، هیچ اعتقادی ندارند؛ ولی
احمدینژاد که با "رای اکثریت قاطع مردم" و "تنفیذ و حمایتهای
خاص و ویژه رهبر معظم انقلاب اسلامی" در جایگاه "رییس جمهوری
اسلامی ایران" فعالیت میکند، این جایگاه را فقط برای "خدمت شبانه
روزی به تمام اقشار مردم از تمام سلایق" و "خاکریز و بازوی رهبر بودن"
میداند و هرگاه احساس کند که فضا به سمتی میرود که شرایط برای انجام
این دو وظیفه بزرگ سلب شود، با مردم و رهبر معزز انقلاب در این زمینه
با سند و مدرک سخن خواهد گفت؛ اگر غیر از این بود و به قول اقتدارگرایان،
دکتر احمدینژاد بخاطر موضوع مصلحی، خانهنشین شده است، پس
چرا وقتی نامه رهبر معزز انقلاب اسلامی به حجت الاسلام مصلحی در
روز 4شنبه منتشر شد، نه تنها سفر استانی را نیمهتمام رها نکرد،
بلکه فردای آن نیز برای افتتاح پروژه مسکن مهر، از سنندج به ایلام
رفت؟!! پس موضوع "قهر مالک از علی" نیست که اگر چنین بود،
دکتر دوشنبه به دیدار حضرت آقا نمیرفت و یا حداقل به قول حاضران،
شاداب از جلسه با حضرت آقا بیرون نمیآمد و امام خامنهای نیز در
درس روز سهشنبه خارج فقه خود، بشاشتر از همیشه نبودند.
باز هم تکرار میکنم که قصد انتشار این مطلب را نداشتم، ولی شرایط
به سمتی پیش رفت که هم مردم مطمئن شدند که دکتر در خانه مستقر
شده است و هم اقتدارگرایان با استفاده از پیامک، القای دوگانگی در
حاکمیت کردند؛ پس این را نوشتم تا همگان بدانند "احمدینژاد همچنان
خود را خاکریز حضرت آقا میداند" و هرکاری انجام می دهد در
این راستا است؛ به بیان بهتر، "برای مالک اشتر، "خاکریز و بازوی علی"
بودن مهم است نه پست و مسئولیت حکومتی".
کد مطلب : 126134
کلمات کلیدی: