معرفی همگامان دهنو:
کمیته فضای سبز:سعیدسرافراز
مسؤول کمیته اطلاع رسانی: اصغرصدیقی
مسؤول کمیته ورزش:جابر بخت آزما
مسؤول کمیته نشاط و شادابی:...
منشی:علی محمودی
اعضـــــــــای همـــگــــامـــــــــــان:
شـــــــــــــورای برنـــــــامه ریزی:
علی محمودی
محمد علیپور
جلیل رنجبر
علی عشقی
محمد عشقی.
1- اصغر صدیقی(سرگروه)
2- اکــبـر صدیقی
3- محمد علیپور
4-
5- محمد عشقی(سرگروه)
6- علـی عشقی
7- جلیل رنجبر
8- جابر میر
9- حسن عشقی
10- اسماعیل باقری.محمد(سرگروه)
11- مهدی میر(حسین)
12- حجت میر
13-
14- حسن میر(سرگروه)
15- مجتبی میر
16- محمد طاهر میرنسب
17-
18- حامد محمدپور(سرگروه)
19- جابر بخت آزما
20-
21-
22- سعید سرافراز (سرگروه)
23- حسین نهفته رو
24- عباس نهفته رو
25- رضا صدیقی
26- محمدرضا میرنسب(سرگروه)
27- محمدامین میرنسب
28- علی رضا میر
29- ابراهیم باقری
30- علی رییسی(سرگروه)
31- سعید رییسی
32- مهدی علیپور
33- ابوذر صدیقی
34-حمید رستگار(سرگروه)
35-حسن باقری (فرزند عبدالرضا)
36-علی رضا علی پور( فرزند ابراهیم)
37-حسن علی پور(فرزندغلامحسین)
38-جعفر میر(فرزند عباس)سرگروه
39-حمید خوشخرام
40-حسین خوشخرام
41-محمد جواد رستگار
42-جواد صدیقی(سرگروه)
43-امیر بخت آزما
44-حسین علی پور(فرزند غلامحسین)
45-جواد رضایی
46-مجید سرافراز
47-مصطفی علی پور
48-
49-
50-علی محمودی (سرگروه)
51-سجاد باقری
52-جواد باقری
53-مهدی باقری
54-حمید صالحی
55-سجاد تقی زاده
56-مهدی تقی پور
دبیــــــــــــــر همــــــگامـــــان:
عباس علیپور فرزند غلامحسین
کلمات کلیدی:
برای سخنرانی به دبیرستان ه...قم رفته بودم.جوانی
ازمن سؤال کرد:
« ازدواج موقت چه شرایطی دارد»
برایش توضیح دادم:
ابتدامدت ومهریه راتعیین میکنی.مهریه میتواندیک
شاخه گل یا یک قرآن باشد
سپس صیغه ازدواج خوانده میشود.لازم نیست به
عربی باشد بلکه هرکسی میتوند به زبان خود بخواند
. هیچ نیازی به شاهد وثبت درمحضر نیست...
د ر همین حال جوان که سعی می کرد به زور دست وبازوی
مراببوسد،این جمله راگفت:(حال که ازدواج موقت
به این آسانی است،) نامردم اگر دوباره گناه کنم »
اکنون من به این فکر میکنم :اگرمااسلام رادرست
معرفی میکردیم جلو بسیاری از گناهان گرفته می شد .
کلمات کلیدی:
اگر میدوند اعصابتون به هم می ریزه، خواهش میکنم این مطلبو نخونید
اگرهم بخونید،بیشتر قدردان اسلامی که مارا ازوحشیگری
وخرافات نجات داده میشوید.
یک دختر 18ساله پاکستانی به دستور دادگاه قبیلهای در شهر مروالا
در پاکستان مورد تجاوز گروهی قرار گرفت. این جرم در حالی اتفاق
میافتاد که حدود یک هزار نفر از مردم شهر و در مقدمه آنان پدر آن دختر
نظارهگر آن بودند.
طبق این گزارش برادر این دختر، نوجوانی 11ساله و از قبیله گوجار
با دختری از قبله ماسوتی که از لحاظ اجتماعی بالاتر ازقبیله او
بود رابطه برقرار کرده
و مردم شهر آنان را در حال قدم زدن در شهر مشاهده کرده بودند.
دادگاه قبیلهای وابسته به قبیله ماسوتی برای انتقام از این کار نوجوان
طبق قواعد عرفی حاکم در پاکستان دستور داد که باید خواهر
آن پسر 11ساله در میان عموم مردم شهر و حضور پدر آن دختر
مورد تجاوز گروهی مردان قبیله قرار گیرد
تا به این طریق اعتبار و شرف خود را در جامعه برگردانند.
در این تجاوز 4مرد به انتخاب دادگاه شرکت کرده بودند و در
حالی که دختر و پدر با گریه از آنان درخواست بخشش میکردند با
حضور بیش از یک هزار نفر از مردم شهر و جلوی دیدگان پدر
به دختر 18ساله تجاوز شد.
گفتنی است که این شیوه طبق عرف برخی قبایل پاکستان، حق
عرفی و قانونی افراد برای ستاندن شرف و حیثیت خود در جامعه است.
طبق گزارش سازمان حقوق بشر سالیانه دهها جرم اینچنینی
در جامعه پاکستان اعمال میشود که دولت و نیروهای امنیتی با وجود
اطلاع قبلی در صدد منع اعمال آنها نیستند.
کلمات کلیدی:
به گزارش جهان به نقل از استقامت، دکتر آقاتهرانی
شرح ماجرای دیدارش با دکتر احمدی نژاد را اینطور
بیان می کند:بنده تازه ازسفر از چین برگشته بودم که
مطلع شدم آقای احمدی نژاد درجلسات هیات دولت
شرکت نمی کند. بعد ازشرکت در جلسه مجلس تصمیم
گرفتم با دکتر احمدی نژاد دیداری داشته باشم آقای
لاریجانی به من گفت من با رفتن شما مخالفم وبنده
عرض کردم بنده مانعی برای این دیدارنمی بینم .درمقابل
آقای لاریجانی اصرار کردند که لااقل استخاره کنید که بنده
عرض کردم به نظر من اینجا جای استخاره نیست.
سپس به منزل دکتر رفتم همسر ایشان آیفون راجواب
دادند و گفتند دکتر در حال استراحتند بنده از ایشان
خواستم به آقای احمدی نژاد بگویند بامن تماس بگیرند.
وقتی به خانه رسیدم دیدم برخی سایتها نوشته اند که
احمدی نژاد آقاتهرانی را به منزلش راه نداده است!!
بعد از مدت زمانی دکتر با من تماس گرفت و ازمن
خواست به منزل ایشان بروم.
به گزارش استقامت، حجت الاسلام آقا تهرانی در ادامه گفت:
وقتی به منزل ایشان رسیدم دم درب منزل ایشان پزشک
احمدی نژاد را دیدم به من گفت بهتر است با دکتر ملاقات
طولانی نکنی چون دکتر ضربان قلبش نامنظم است و
فشارش بشدت پایین افتاده است.
بنده عرض کردم دیدارمان کوتاه خواهد بود.
سپس به داخل منزل رفتم وبا احمدی نژاد سر صحبت باز شد.
احمدی نژاد گفت: بنده نمی دانم شایعاتی که درباره من
و شرط وشروطی که با رهبری گذاشتم از کجا سرچشمه
می گیرد بنده در دیدار با رهبری در اتاق تنها بودیم وچگونگی
پخش این شایعات برایم عجیب است ونمیدانم این حرفها را ازکجامی گویند.
احمدی نژاد در ادامه گفت: بنده خدمت رهبرانقلاب رسیدم
وبه ایشان گفتم من بافشارهایی که بردولت است به این
نتیجه رسیدم که رسیدن به آرمانهایی که در این دولت تصمیم
به اجرای آن را داشتیم غیرممکن است .
درادامه حجت الاسلام آقاتهرانی افزود: احمدی نژاد در
حالی که گریه می کرد گفت بنده نمی بخشم افراد حزب اللهی
ای را که به من تهمت زاویه داشتن با رهبری عزیز انقلاب را می زنند.
درادامه من به احمدی نژاد گفتم طرحی درمجلس است
که برخی نمایندگان به دنبال سوال از رئیس جمهورند که
احمدی نژاد با روی باز گفت: من از این قضیه استقبال
میکنم چرا که در این صورت می توانم درآنجا ناگفته های خودرابیان کنم.
دکتر آقاتهرانی در ادامه افزود: بنده بعد از جلسه به مجلس
رفتم نمایندگان بسیاری به سراغم آمدندو جویای خبر دیدار
من با احمدی نژاد شدند.
پس از اظهارات من درمورد آنچه دکترگ فته بود عده ای ازنمایندگان
باز ادعای زاویه داشتن احمدی نژاد با رهبری را مطرح کردند که
بنده به آنها گفتم آیا می توانید دست روی قرآن بگذارید وادعای
خود را تکرار کنید که همه آنها یکه خوردند.
کلمات کلیدی:
پس از چند دقیقه، دکتر میآید؛ چهرهاش هیچ شباهتی به چهره یک فرد
خانهنشین ندارد؛ چند دقیقهای از شرایط کنونی میگوید؛ بارها تاکید میکند
که "آمدهایم، خاکریز حضرت آقا باشیم"؛ اما جملهای که هنوز هم بعد از
گذشت یک هفته، با صدای دکتر در ذهنم تکرار میشود، این بود که
احمدینژاد گفت "هدف آنها این است که خاکریز را بزنند و بعد از
ریختن خاکریز، به سراغ حضرت آقا بروند ولی بنده کوتاه نخواهم آمد.
آفتاب: یکی از وبلاگنویسان نزدیک به احمدینژاد نوشته است:
شنبه هفته گذشته وقتی شنیدیم دکتر احمدینژاد در محل کار خود
حاضر نشده است، به اتفاق چند نفر دیگر از دوستان به دیدار دکتر
رفتیم. با توجه به شرایط جامعه و برای آنکه موجب التهاب نشویم،
از آن روز تاکنون درباره آن جلسه نه چیزی نوشتم و نه در جمعی
درباره محتویات این جلسه سخن گفتم؛ دستور آقا این بود که جامعه
در آرامش باشد و در راستای منویات مولایم، حتی هرکس پرسید
"آیا راست است که دکتر سرکار نرفته است؟"، به مزاح جواب دادم
"تاکنون مگر دکتر "سرکاررفته است" که این، بار دومش باشد"؛
وقتی دوستان با کنجکاویی بیشتر، سوال می کردند "منظورمان
پاستور و نهاد ریاست جمهوری است؛ رفته یا نه؟" جواب
می دادم "همین چند روز پیش، به اتفاق برخی از دوستان در
پاستور خدمت دکتر رسیدیم"؛ دروغ نمی گفتم چون منزل آقای
رییسجمهور در مجموعه نهاد ریاست جمهوری در خیابان پاستور
است؛ درست همان خانهای که در زمان ریاستجمهوری حضرت
آقا، منزل معظم له بود و ظاهرا بعد از ریاستجمهوری ایشان، به
مجموعه آشپزخانه نهاد ریاستجمهوری اضافه شده بود ولی وقتی
دکتر احمدی نژاد رییسجمهور شد و دستور آمد که باید در
مجموعه ای باشند که از لحاظ امنیتی تامین باشد، دکتر تصمیم
گرفت خانواده اش در این خانه مستقر شوند؛ خانهای که هنوز هم بوی
حضرت آقا را می دهد.
خلاصه با توجه به منویات حضرت آقا، نمیخواستم درباره
خانه نشینی "مالک" سخنی بنویسم اما جریان اقتدارگرا برای آنکه
در ظاهر از دستور رهبر معظم انقلاب تبعیت کرده باشد ولی
در باطن اهداف خود را پیگیری نماید، روزهای 5شنبه و جمعه
با ارسال شعرهای خاص توهین آمیز(!) در قالب پیامک، سعی
کرد به حزباللهیها نشان دهد، احمدینژاد مقابل حضرت آقا
ایستاده است؛ برای همین تصمیم گرفتم بخشی از صحبتهای
روز شنبه دکتر احمدینژاد را منتشر کنم. با دوستان در این زمینه
مشورت کردم و نتیجه نهایی این شد که بر اساس استخاره عمل کنیم.
جواب استخاره، آیه 1 سوره فتح بود "انّا فتحنا لک فتحا مبینا"؛
پس در نوشتن این مطلب مُصرتر شدم.
اما در دیدار روز شنبه هفته گذشته ما با دکتر احمدینژاد چه گذشت؟
وقتی به خانه دکتر میرسیم، به سمت طبقه بالا راهنمایی میشویم.
در یکی از اتاقها، چند صندلی ساده چیدهاند؛ قسمت بالای اتاق
هم عکسی از حضرت آقا قرارگرفته که روی آن آیه مبارکه "یا ایها الذین
آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولیالامر منکم" نقش بسته است.
پس از چند دقیقه، دکتر میآید؛ چهرهاش هیچ شباهتی به چهره یک
فرد خانهنشین ندارد؛ چند دقیقهای از شرایط کنونی میگوید؛ بارها
تاکید میکند که "آمدهایم، خاکریز حضرت آقا باشیم"؛ اما جملهای که
هنوز هم بعد از گذشت یک هفته، با صدای دکتر در ذهنم تکرار
میشود، این بود که احمدینژاد گفت "هدف آنها این است که خاکریز
را بزنند و بعد از ریختن خاکریز، به سراغ حضرت آقا بروند ولی بنده
کوتاه نخواهم آمد، چون اینجا بحث "احمدینژاد" نیست بلکه هدف نهایی
آنها، خود آقا است".
آری! دکتر در جلسه شنبه، از لایههای دست چندم "آقای پشت صحنه و
بازیگردان اصلی" سخن میگفت که کم کم، چهره واقعی این
افراد برای مردم روشنتر خواهد شد؛ همانهایی که اکنون به نام "دفاع از علی"
میخواهند "خاکریز و مالک علی" را بزنند ولی این بار ظاهرا
"روز گفتن ناگفتههای احمدینژاد" فرارسیده است و دکتر تصمیم دارد
در یک "برنامه زنده تلویزیونی" اسنادی درباره توطئهها و مفاسد گذشته
و همچنین برنامههای آینده این گروه که مدتها است برای تامین منافع
خود، آرامش را از مردم گرفتهاند، ارائه دهد که انشاالله "رسانه ملی"
هم همکاری خواهد کرد.
مطمئن باشید بحث بر سر "وزیر اطلاعات" نیست بلکه بر سر جریان
"مخالف دیروز و حامی امروز(البته ظاهرا) مصلحی" است که
موضوع اخیر را وسیلهای برای زدن "مالک اشتر علی" قرار داد
و آینده ثابت خواهد کرد که همین افراد قدرتطلب، به مصلحی که رییس
جمهور ولایی برای آینده وی نیز برنامه داشت، هیچ اعتقادی ندارند؛ ولی
احمدینژاد که با "رای اکثریت قاطع مردم" و "تنفیذ و حمایتهای
خاص و ویژه رهبر معظم انقلاب اسلامی" در جایگاه "رییس جمهوری
اسلامی ایران" فعالیت میکند، این جایگاه را فقط برای "خدمت شبانه
روزی به تمام اقشار مردم از تمام سلایق" و "خاکریز و بازوی رهبر بودن"
میداند و هرگاه احساس کند که فضا به سمتی میرود که شرایط برای انجام
این دو وظیفه بزرگ سلب شود، با مردم و رهبر معزز انقلاب در این زمینه
با سند و مدرک سخن خواهد گفت؛ اگر غیر از این بود و به قول اقتدارگرایان،
دکتر احمدینژاد بخاطر موضوع مصلحی، خانهنشین شده است، پس
چرا وقتی نامه رهبر معزز انقلاب اسلامی به حجت الاسلام مصلحی در
روز 4شنبه منتشر شد، نه تنها سفر استانی را نیمهتمام رها نکرد،
بلکه فردای آن نیز برای افتتاح پروژه مسکن مهر، از سنندج به ایلام
رفت؟!! پس موضوع "قهر مالک از علی" نیست که اگر چنین بود،
دکتر دوشنبه به دیدار حضرت آقا نمیرفت و یا حداقل به قول حاضران،
شاداب از جلسه با حضرت آقا بیرون نمیآمد و امام خامنهای نیز در
درس روز سهشنبه خارج فقه خود، بشاشتر از همیشه نبودند.
باز هم تکرار میکنم که قصد انتشار این مطلب را نداشتم، ولی شرایط
به سمتی پیش رفت که هم مردم مطمئن شدند که دکتر در خانه مستقر
شده است و هم اقتدارگرایان با استفاده از پیامک، القای دوگانگی در
حاکمیت کردند؛ پس این را نوشتم تا همگان بدانند "احمدینژاد همچنان
خود را خاکریز حضرت آقا میداند" و هرکاری انجام می دهد در
این راستا است؛ به بیان بهتر، "برای مالک اشتر، "خاکریز و بازوی علی"
بودن مهم است نه پست و مسئولیت حکومتی".
کد مطلب : 126134
کلمات کلیدی:
معلم عصبی دفتر رو روی میز کوبید و داد زد: سارا ...
دخترک خودش رو جمع و جور کرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانوم؟
معلم که از عصبانیت شقیقه هاش می زد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد:
چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ هـــا؟! فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه بی انضباطش باهاش صحبت کنم!
دخترک چونه ی لرزونش رو جمع کرد... بغضش رو به زحمت قورت داد و آروم گفت:
خانوم... مادرم مریضه... اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق می دن...
اونوقت می شه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد... اونوقت می شه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تا صبح گریه نکنه... اونوقت... اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم... اونوقت قول می دم مشقامو ...
معلم صندلیش رو به سمت تخته چرخوند و گفت بشین سارا ...
و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد . . .
لطفا نتیجه گیریتون در قسمت نظرات فراموش نشه
کلمات کلیدی: معلم- داستان عاشقانه- دهنو
اگردین نباشد خرافه پرستی وسنگدلی حاکم میشود
کلمات کلیدی: خرفه پرستی، سنگدلی، بت پرستی مدرن
دختر تکواندوکای تایوانی مسابقات را به هم ریخت .
هیا چون ، دختر تکواندو کای تایوانی که معتقد بود تیم داوری مسابقات حق او را ضایع کرده بیش از یک ساعت روی شیاپ چانگ مانده بود و با اشک هایش مانع از تداوم مسابقات می شد.
اشک های این ورزشکار روی شیاپ چانگ یکی از اتفاقات شگفت انگیز بازی ها بود.
کلمات کلیدی:
عاری شوات پیشنهاد داده در جاهایی که زنان یهودی
باید با مبارزان دشمن ازدواج کنند، ابتدا باید از شوهر
واقعی خود طلاق گرفته و بعد اقدام به ازدواج با
دشمنان کنند.براساس گزارش خبرگزاری فرانسه،
به نظر می رسد سرویس جاسوسی رژیم
صهیونیستی موضوع برقراری روابط جنسی زنان
اسرائیلی با دشمنان اسرائیل را هدایت می کند.
کلمات کلیدی:
قابل توجه کسانی که میخواهند وفاداری رایاد بگیرند
کلمات کلیدی: