کلمات کلیدی:
به گزارش تهران امروز، در ابتدای این جلسه نماینده دادستان تهران با بسیار فجیع خواندن این جنایت گفت: این قتل یکی از مهیب ترین قتلهای سالهای اخیر تهران است. متهم اصلی این پرونده که اکنون در دادگاه حاضر است دختر ?? ساله خود را آنقدر شکنجه کرده که وی دچار ترکیدگی قلب شده است.
وی ادامه داد: این اتفاق21آبان ماه 1378 در محله ستارخان تهران رخ داد. در این روز ماموران پلیس از احتمال کشته شدن این دختر توسط پدر خود با خبر شدند.آنها پس از رسیدن به محل متوجه شدند که خانهای که دخترک در آن حبس شده بود، منفجر و این دختر جان خود را از دست داده است.
آنها رضا پدر این دختر را بازداشت و او را به اداره آگاهی انتقال دادند. این مرد که میگفت به شیشه اعتیاد دارد و مدتی قبل از مادر مقتول (سارا) جدا شده و حضانت فرزند خود را به عهده گرفته است در جریان بازجویی گفت به خاطر سوءظنی که به دخترش داشته او را به قتل رسانده است. رضا درباره نحوه ارتکاب این جنایت گفت: ابتدا مریم را شکنجه کرده و او را با سیم به بخاری روشن بستم. بعد مقداری نفت روی او ریخته و او را به آتش کشیدم.
با توجه به اعترافات متهم و سایر شواهد و مدارک، ارتکاب این جنایت توسط وی قطعی است و بنده تقاضای صدور مجازات قانونی را برای وی دارم.
سپس دادگاه از مادر مقتول خواست در جایگاه حاضر شود. این زن که میگفت پس از مرگ فجیع دخترش دیگر هیچ امیدی به زندگی ندارد و روز و شبش را با غصه و اندوه فراوان میگذراند گفت: چرا من نباید بتوانم برای این مرد جنایتکار که اینطور فجیع دختر خود را کشته است از دادگاه تقاضای قصاص کنم؟ حالا که این کار برایم مقدور نیست از قضات استدعا دارم اشد مجازات ممکن را برای این مرد در نظر بگیرند تا وی کمی از جزای کاری که انجام داده را در این دنیا بکشد.
این زن که به شدت میگریست ادامه داد: من به خاطر اعتیاد رضا به شیشه از او جدا شدم. رضا بعد از کشیدن شیشه به عالم و ادم مشکوک میشد. او من و سارا را آزار میداد و زندگی را برایمان زهر ما رساخته بود. من که دیگر زندگی با او برایم امکانپذیر نبود از او جدا شدم اما دادگاه با توجه به بالای هفت سال بودن سارا حضانت او را به این مرد داد. سارا هر چندوقت یکبار به دیدن من میآمد و با خواهرم دردل میکرد. خواهرم به من میگفت که سارا از ازارهای پدرش گله میکند و میگوید پدرش با او به شد ت بدرفتاری میکند. او گفت، رضا با اسلحهای که دارد تاکنون چندین بار سارا را تهدید به قتل کرده است. ما چون دادگاه حضانت سارا را به پدرش داده بود کاری نمیتوانستیم بکنیم.چند بار با کانون حمایت از کودکان تماس گرفتیم اما آنها گفتند که چون سرپرستی وی به پدرش سپرده شده است کاری نمیتوانند برای سارا بکنند. من بهشدت نگران تهدیدهای رضا بودم تا اینکه روز حادثه سارا چند پیامک به خالهاش زده و به او گفته بود امروز دیگر پدرش او را خواهد کشت.
وقتی خواهرم این قضیه را به من خبر داد به سرعت به خانه رضا رفتم. در طول مسیر به برادرم زنگ زدم و از او خواستم به کمک ما بیاید، او هم خود را به خانه رضا رساند.به پلیس 110 هم زنگ زدم و ماجرا را به آنها گفته و خواستم هرچه سریعتر خود را به محل برسانند.با برادرم به در خانه رسیدیم از داخل سر و صدا میآمد. رضا دم در آمد و با او درگیر شدیم. ما هم صبر کردیم تا پلیس بیاید اما هرچه صبر کردم هیچ ماموری نیامد، حدود ?? دقیقه از تلفن من به پلیس گذشته بود که یکمرتبه صدای انفجار شدیدی از داخل خانه آمد و اتاقی که سارا در آن زندانی شده بود منفجر شد. با ورود به خانه متوجه مرگ سارا شدم. من از پلیس 110 به خاطر این تاخیر زیاد شکایت کردم اما به جایی نرسید. اگر پلیس زودتر میآمد یا من از پلیس قطع امید کرده و خودم برای نجات دخترم به داخل میرفتم الان سارا زنده بود.
پزشکی قانونی با معاینه جسد گفت سارا قبل از انفجار از ترس دچار ترکیدگی قلب شده و جان خود را از دست داده است. رئیس دادگاه پس از این اظهارات که با تاسف شدید حاضران در دادگاه همراه شد از متهم خواست به دفاع از خود بپردازد.
متهم با حضور در جایگاه به بیان حرفهایی پرداخت که به سختی میشد منطق خاصی را در آن پیدا کرد.
رضا ابتدا خود را دارای مشکل روحی خوانده و گفت: من میدانستم که عدهای از مدتها پیش دارند من و سارا را تعقیب میکنند و میخواهند زندگی ما را نابود کنند. این گروه یک گروه اینترنتی بود. روز حادثه وقتی سارا به خانه آمد، از او خواستم لپتاپش را روشن کند. وقتی او لپ تاپش را درآورد و به اینترنت وصل کرد متوجه عدهای شدم که با وصل شدن ما به اینترنت در حال رصد کردن ما هستند. آنها میخواستند زندگی دخترم را تباه کنند و سارا هم متوجه این توطئه نبود. برای نجات سارا تصمیم گرفتم او را بکشم.
سارا را با سیم به بخاری بستم و مقداری نفت روی او ریختم. او شروع به جیغ و داد کرد. بعد هم کل اتاق را آغشته به نفت کردم و از او خواستم فریاد بکشد تا دوستان اینترنتیاش به کمک او بیایند. از خانه بیرون رفتم که یک مرتبه خانه منفجر شد.
بعد از آن اظهارات، وکلای متهم در جایگاه حاضر شده و گفتند که در نظریه اولیه پزشکی قانونی آمده است که رضا دچار جنون شده و دخترش را به قتل رسانده است، هر چند نظریه دوم بیماری او را رده کرده. آنها از دادگاه خواستند تا یکبار دیگر پزشکی قانونی را مکلف به بررسی وضعیت روحی متهم کند.
اما در پایان هیات قضات شعبه 71دادگاه کیفری استان تهران متهم را مجرم شناخته و او را به 12 سال زندان و 10 سال تبعید محکوم کرد.
کلمات کلیدی:
آیابه این جمله دعای جوشن فکر کرده اید:یامن فی البحار
عجائبه. ای خدایی که شگفتیهایت دراعماق دریاهاست
در عمق 2.8 کیلومتری اقیانوس، موجود بندبند تازهای کشف شده که در هیچ یک از دسته بندیهای موجود برای جانوران جای نمیگیرد. این موجود تازه با همه موجوداتی که دیدهاید یا توصیفشان را شنیدهاید فرق دارد
بهنوش خرمروز: اعماق تیره و تاریک اقیانوس یکی از مرموزترین مکانهای زمین است. شریط اعماق اقیانوس شرایط ویژهای است که هر موجود زندهای نمیتواند در آن دوام بیاورد. شاید به همین دلیل کشف یک موجود زنده تازه که محققین آن را روحمانند توصیف کردهاند، علاوه بر جذابیتهای کشف یک گونه تازه از موجودات زنده، جذابیت اکتشافی جدید در دنیایی تیره و تار و مرموز را هم به همراه دارد.
به گزارش دیسکاوری، محققین موفق شدند موجود بندپای روحمانندی را در عمیقترین دسترسیهای اقیانوس بین اندونزی و فیلیپین کشف کنند. این موجود بندبند شبیه کرم یا شاید بهتر است بگویم هزارپا است. طول آن به بیش از 9.4 سانتیمتر میرسد که در نوع خودش خیلی هم بزرگ است. این موجود با استفاده از دو ردیف زایدههای پارومانند بسیار ظریف که دو طرف بدنش قرار گرفتهاند، شنا میکند. حرکت پشت سر هم این زایدهها درست مانند ریختن پشت سر هم یک ردیف دومینو است.
اما در آن شرایط خاص، این کرم بندبند چهطور از محیط خود با خبر میشود؟ مشاهدات محققین نشان میدهد که ده شاخک حساس که به سر آن چسبیدهاند و شش جفت حفره که روی گردنش قرار گرفتهاند، به این موجود کمک میکنند در زیر آب بوها و مزهها را احساس کند.
سه زیستشناس موسسه اقیانوسنگاری اسکریپز واقع در کالیفرنیا، با استفاده از ابزار زیرآبی که از راه دور کنترل میشود، برای اولین بار این موجود را در عمق 2.8 کیلومتری زیر آب کشف کردهاند. کارن اوزبورن، مدیر این گروه که معتقد است موجود هیجانانگیزی را کشف کرده، در توصیفش میگوید: «خیلی جالب بود، چون با هر چیز دیگری که تا به حال توصیفش را شنیده بودم، یا دیده بودم متفاوت بود. مخصوصا سر عجیبش! کرم بندبند تازه کشف شده به قدری از سایر موجودات متفاوت است که باید آن را متعلق به گونه و طبقه تازهای از موجودات دانست!»
این کرم بندبند در ارتفاع 100 تا 200 متر از کف اقیانوس زندگی می کند، لایهای که به گفته دانشمندان هنوز ار نظر جانورشناسی و گیاهشناسی کشفنشده باقی مانده است. تا جایی که اوزبورن معتقد است اگر بتواند به این عمق سفر کند، نیمی از جانورانی که خواهد دید، کاملا برایش ناشناخته خواهند بود. دلیل مهم ناشناخته ماندن این عمق، ابزارهای در دسترس محققان بوده که یا قادر به رفتن به اعماق زیاد نبودهاند، یا نمونهها را آنقدر له میکردند که هیچ چیز در آنها قابل شناسایی و بررسی باقی نمیماند.
کلمات کلیدی: شگفتیهای دریاها، خداشناسی
کلمات کلیدی:
ناگهان متوجه شدم در خانه باز مانده است. من خیلی سریع بیرون آمدم و پا به فرار گذاشتم. هوا خیلی تاریک بود و می ترسیدم جایی بروم. برای همین هم جلوی یک مغازه شیرینی فروشی نشستم و از ترس و وحشت گریه می کردم که ماشین پلیس را دیدم و از ماموران کمک خواستم.
کلمات کلیدی: اعتیاد، پیامد اعتیاد
وضعیت فرهنگی علامرودشت
شهرعلامرودشت (چاهعینی)
دارای3890نجمعیت میباشد
تعداد شهدا:20شهید که به نسبت جمعیت قابل توجه است
دارای 22مسجد وحسینیه.دارای10مسجد فعال
به نامهای مسجدعلامرودشت،مسجدالنبی
مسجدفاطمیه، مسجدامام حسن مجتبی،
جامع،مسجدالنبی،
ولیعصر،معراج ومسجدشهدا
دارای10حسینیه فعال به نامهای:امام خمینی،
فاطمیه،امام حسن مجتبی،رفیعی، رضایی ،
ابوالفضل،ولیعصرومهدیه
وضعیت فرهنگی:به نظر
میرسددرموردایجادوحدت دراین شهر
ومبارزه باقبیلهگرایی کاربیشتری بایدصورت بگیرد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
غیـب اللــهــی
روستای غیب اللهی دارای700 نفر
جمعیت است که همگی مردمی مهربان،
صمیمی،پرکار،باایمان وباعقاِید عمیق مذهبی
هستند.
تعداد مساجدوحسینیهها:دارای3
مسجدو3حسینیه فعال میباشد
این روستامزین به2شهید والامقام
(شهیدان مهدی شریفی و
حاجیزاده)است
درگذشته افرادی همچون زایرعلی
شریفی دراین روستازندگی
میکردهاند که درکل علامرودشت
به پاکی وتقوا مشهوربودندوهمه
آنهارابه عنوان انسانهایی عادل
میشناختهاند.
انتظارمیرودنسل حاضرگذشته
پرافتخارخودرابشناسدوآنهارا
الگوی خودقراربدهد
اگرکسی مجدانه ودلسوزانه
دراین روستابه کارفرهنگی بپردازد
باتوجه به سابقه درخشان این
مردم،تحولی چشمگیرراشاهد
خواهدبود.
اینجانب باتوجه به شناختی که
ازاین روستا دارم،آنهارامردمی
بسیارشایسته میدانم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کلمات کلیدی:
دهنـــو روستای دهنودارای 1040نفرجمعیت است مفتخربهتقدیم 5شهیدبهنامهای شهیدان علی باقری، موسوی،رحیمی،محمودعباسی، قاسم بارانی به اسلام وانقلاب میباشد دارای3مسجد فعال است.که درمسجدسلمان نمازجماعت توسط حاج محمد علی پور برگزارمی شودودرمسجد آل محمد وجامع در حظورروحانی نمازجماعت اقامه می شود. دارای 2حسینیه است که درایام محرم وسایرمناسبتها با هماهنگی، مراسم شبها در حسینیه امام خمینی وروزها درحسینیه امام رضا برپا می شود. ازخصوصیات مثال زدنی روستای دهنو همکاری چشمگیردرامور اجتماعی وعامالمنفعه است. جهت برپایی مراسمها وطرح بهسازی و ایجاد فضای سبزتلاش درراه حل مشکلات همدیگر واقعا همگام ومتحد هستند. به محض پیروزی انقلاب با همکاری و همگامی آب لوله کشی روستا راه اندازی شد ودو موتور برق قوی برای روستا تهیه گردید. یکی از جلوه های همکاری این روستا تاسیس صندوق قرض الحسنه است که فعالیت ان محدود به بخش علامرودشت وحتی شهرستان لامرد نبوده است. همگامان که با هدف ایجاد روستایی نمونه طراحی شده است.نشانه ی همگامی اتحاد وهمکاری بی نظیر جوانان پاک ومتدین روستای دهنو است. دهنو دارای یک کتابخانه به نام شهید باقری است.که در سال 60 با مدیریت استاد محترم دانشگاه فرج الله علی پور در منزل حاج فرج الله تقی زاده راه اندازی شد و هم ا کنون این کتابخانه کنارمسجد سلمان فارسی دارای ساختمان مستقل استکه توسط غلامرضاصدیقی اداره می شود . دراین روستا همه در برابر مسائل عمومی احساس مسئو لیت می کنند. طرح بهسازی هرچند هزینه زیادی را به افرادی که منزلشان در مسیر طرح قرار دارد تحمیل میکرد اما با جدیت در حال اجراست . افراد خیراندیش روستا برای ساخت مسجد حسینیه مدرسه پایگاه مقاومت اماکن ورزشی کتابخانه ایجاد فضای سبز و.... در کشورهای عربی تلاش قابل تقدیری را داشته اند . { همچنان پر تلاش وهمگام باشند انشاالله} ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چاهکور پیشتاز ایثار
روستای چاهکور تقریبا 1100نفر جمعیت داردکه همگی
مردمی آگاه ومتدین میباشند درسالهای 1356 و1357
پیشتاز راهپیمایی ومبارزه درعلامرودشت بودند.جوانان
چاهکور منظم ،منسجم پر شور وباشجاعت در حالی
که شعارهای انقلابی سر میدادندبه روستاهای مجاور
میرفتند وعشق خود رابه امام به نمایش میگذاشتند.
این اقدام جونان چاه کور باعث تشویق روستاهای
دیگر میشد.این حرکت زیبا نشان ازانسجام واتحاد
و مدیریت قوی جوانان این روستا بود.
همین جوانا ن پرشو ر نقش آفرین 8 سال دفاع مقدس بودند
به گونهای که 5 نفر از بهترین جوانان این روستا به
شهات رسیدندواین روستا را نورانی تر نمودند
متأسفانه درسال های اخیر تعداد زیادی ازجوانان
این روستا در حوادث رانندگی جان عزیز خود را از دست
دادند وهمه را داغدار نمودند. امیدوارم با کار فرهنگی
بیشتر در زمینه رعایت قوانین رانندگی واستانداردسازی
جادهها شاهد تکرار چنین رخداد غمباری نباشیم
درسالهای اخیر شاهد کارهای فرهنگی خوبی دراین
روستا بودهایم که امید میرود با انسجام و استحکام ادامه یابد
باتوجه به پیشتازی این روستا در زمینه مبارزات انقلابی،
اینجانب بدون تردید به توان جوانان این محل اعتماد واعتقاد
دارم. ومعتقدم میتوانند هرچه سریعتر ریشه اعتیاد را برکنند
وهر گونه ناهنجاری اجتماعی راازروستای مؤمنپرور
چاهکور بزدایند. پس یک یاحسین دیگر در عرصه دفاع فرهنگی
نیاز میباشد. جوانان خوب ودوست داشتنی چاهکور قطعا
توان این کار رادارند. همان گونه که در گذشته ثابت کردهاند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کلمات کلیدی:
امام خامنه ای دربازدیدازغرفه
محققین علامرودشت: ایشان
(علامه شیخ محمدباقر محمودی علامرودشتی)
درکارشان خبره بودند
کلمات کلیدی:
انسان خسیس هرگز بهره ای ازمالش نمیبرد و
اطرافیانش رادرتنگنا قرار میدهد
راز فریبکاری های میلیاردر خسیس که برای فرار
ز پرداخت مهریه ??میلیون تومانی همسرش، با
تغییر چهره و پوشیدن لباس های کهنه خود را
ورشکسته و بدهکار معرفی کرده بود با شهادت
فرزندانش فاش شد.
مرد میانسال در حالی که عینک ذره بینی به چشم و لباس کهنه به تن داشت مقابل قاضی محمدباقر غفاری- رئیس شعبه ??? دادگاه خانواده ـ نشسته بود.
دقایقی بعد قاضی رو به او گفت: شما در رابطه با مهریه ??میلیون تومانی همسرتان اعلام ناتوانی مالی با ارائه لایحه اعسار کرده و خواستار تقسیط مهریه شده اید. می توانید توضیح دهیدچرا نمی توانید مهریه را یکجا بپردازید؟
مرد در حالی که چشمانش را به زمین دوخته بود، با صدای ضعیف گفت: جناب قاضی باور کنید آهی در بساط ندارم که بتوانم مهریه 10میلیون تومانی همسرم را یکجا پرداخت کنم. البته به این مبلغ هم اعتراض دارم. چرا که مهریه
همسرم 200هزار تومان بوده نه 10میلیون تومان!
ضمن این که فکر می کنم در محاسبه مهریه اشتباهی رخ داده!
قاضی پس از قطع حرف مرد پاسخ داد: مطمئن باشید
هیچ اشتباهی نشده و به استناد مستندات پرونده
همسرتان حدود 27 سال قبل با مهریه 200هزار تومان
به عقد شما درآمده است.
اما گویا حالا با داشتن دو پسر جوان و به خاطر اختلاف هایی که با هم پیدا کرده اید، مهریه خود را «به نرخ روز» درخواست کرده است. کارشناسان نیز پس از محاسبات لازم مهریه را ??میلیون تومان تعیین کرده اند. ضمن این که اعضای خانواده تان گفته اند شما فردی ثروتمند و کارخانه دار هستید و برای پرداخت این پول به هیچ عنوان مشکلی ندارید!
مرد با شنیدن این حرف گفت: آقای قاضی باور کنید دروغ می گویند، آنها با من دشمن هستند. من کلی بدهی دارم و در حال حاضر در یک زیرزمین نمناک در جنوب شهر زندگی می کنم و از ترس طلبکاران هم شب و روز ندارم و برای این که شناسایی نشوم مرتب تغییر چهره می دهم.
زندگی خوبی داشتم و کارخانه دار سرشناسی بودم. اما متأسفانه به دلیل این که هدف کلاهبرداری بزرگی قرار گرفتالبته در گذشتهم ورشکست شده و همه اموال و دارایی ام را از دست دادم. به طوری که برای تأمین هزینه های زندگی ام نیازمند کمک هستم.
البته از موقعی که بدبختی به سراغم آمد، همسر و پسرانم مرا ترک کرده و نقشه کشیده اند به بهانه های مختلف از من اخاذی کنند و …
قاضی دادگاه پس از شنیدن اظهارات مرد کارخانه دار از او خواست چهار شاهد برای اثبات اظهاراتش به دادگاه معرفی کند.
همچنین همسر و فرزندان وی را نیز برای تحقیقات بیشتر فراخواند. دو پسر جوان پس از حضور در دادگاه با رد تمامی اظهارات دروغ پدرشان، فهرستی از دارایی و اموال پدرشان را به قاضی پرونده ارائه دادند.
پسر بزرگتر به قاضی غفاری گفت: پدرم از افراد سرشناس و ثروتمند است که املاک و اموال زیادی در تهران و شهرهای مختلف دارد. اما متأسفانه حاضر نیست خود و خانواده اش در رفاه و آسایش باشند، چرا که خسیس است.
به همین خاطر من و برادرم همیشه آرزو داشتیم زندگی خوبی داشته باشیم و غذا و میوه خوب بخوریم اما افسوس که پدر همه چیز را از ما دریغ کرد.حال آنکه همه فامیل و آشنایان به خاطر اخلاق و رفتار پدر از ما دوری می کردند.
حتی مادرمان برای تأمین هزینه های زندگی از خانواده اش کمک گرفت. پدرمان هم برای اینکه مردم ندانند او پولدار است لباس های کهنه می پوشد، البته ما هم وضعیت بهتر از خودش نداشتیم.
وی در ادامه گفت: «پدرمان تصور می کند ما و مادرمان نقشه کشیده ایم تا اموالش را تصاحب کنیم.
در نتیجه برخی از اموال و دارایی هایش را به نام برادرانش منتقل کرده است. ما هم از این زندگی نکبت بار خسته شده و او را برای همیشه ترک کرده ایم.
در حال حاضر نیز در خانه یکی از اقوام زندگی می کنیم. ضمن اینکه مادرم مهریه اش را به اجرا گذاشته است و من و برادرم به خاطر اینکه ??سال او به ما خرجی نداده از او شکایت کرده ایم. پرونده ها نیز در دادگاه تحت رسیدگی است .»
قاضی پرونده پس از تحقیقات تکمیلی و رسیدگی به پرونده مردکارخانه دار را محکوم به پرداخت کامل مهریه ?? میلیون تومانی کرد.
کلمات کلیدی: